در یک تصویر چاپی کوچکترین واحد قابل تشخیص ترام می باشد که تصویر هرچقدر تیره تر باشد، اندازه ترام بزرگتر و هرچه تصویر روشن تر باشد، اندازه ترام کوچکتر می شود. در واقع تاریکی و روشنی بر اساس تعداد نقاط ریز و با اندازه های متفاوت در فاصله مشخص و به صورت یک شبکه می باشد که با ایجاد یک شبکه از نقطه ها، فاصله ها یک سایه رنگ بوجود می آورند. این سایه رنگ کمک می کند تا از پخش مقدار زیادی مرکب چاپ روی کاغذ جلوگیری شود و تمام فضای تصویر با مرکب پر نشود. شبکه ترام مشخص می کند که مرکب بر چه نقاطی از کاغذ و به چه میزان به صورت یکچارچه پخش شود که یک نوانس نرم ایجاد شود. بنابراین تصاویر برای چاپ باید به هافتون تبدیل شوند. هافتون تصویری است که سایهروشنهای رنگ آن (یک تن بههمپیوسته) بهصورت شبکهای از نقاط تعریفشده است.
بسیاری از تکنیکهای چاپ توانایی چاپ تعداد مشخصی از سایههای متفاوت یک رنگ را ندارند. سیستم چاپ افست و فلکسو میتوانند جوهر را روی صفحه چاپ کنند یا چاپ نکنند و شبکه هافتون روشی است که باعث میشود در چاپ، طیفهای رنگی بیشتری به نظر برسند. این کار با پخش جوهر به شکل نقطه در برخی قسمتهای کاغذ انجام میشود. نقاط (شبکه ترام) از فاصله دورتر (فاصله معمولی 50 سانتیمتری) قابلدیدن نیستند و ما یک تصویر یکدست را مشاهده میکنیم؛ اما اگر با ذرهبین مخصوص چاپ (لوپ) به یک تصویر چاپشده در یک مجله نگاه کنیم، خواهیم دید که تصویر بهصورت مجموعهای از نقاط دیده میشود. در بخشهای روشنتر تصویر نقاط به هم نزدیکتر و ریز تر هستند و در بخشهای تیرهتر نقاط با اندازه درشتتر و فاصله بیشتر قرار دارند. هرچقدر تعداد نقاطی که بر روی یک واحد طول از خط قرار میگیرند بیشتر باشد، نقاط ترام ریزتر و تصویر ظریفتری خواهیم داشت.
شناخت ترام برای بررسی نوع چاپ و حل مشکلات چاپی بهترین راهحل است. در تمامی چاپ ها ترام عنصری حیاتی است. زمانی که یک تصویر یا نوشته بیش از یک رنگ داشته و طیفهایی از خاکستری در آن موجود باشد، وجود ترام الزامی است تا همنشینی رنگهای اصلی تصویر (CMYK) به بهترین شکل انجام شود و تصویر بافت نرم و بهتری داشته باشد. تأثیر ترام در ایجاد تصویر را با مفاهیم سایه و نیمسایه (هافتون) بهتر میتوان درک کرد.
سایه و نیمسایه
به تصاویر ایجادشده بهوسیلهی نقاط بــا اندازههای مختلف که باعث ایجاد سایههای پیوسته میشود نیمسایه میگویند. تصویری که در چاپ آن فقط از یک رنگ (مثلاً سیاه) استفادهشده باشد دارای اندازههای متفاوتی از ترام های آن رنگ است؛ که میتواند از سفید تا مشکی تغییر کند و با تغییر اندازه ترام ها تصویر چاپی ساخته میشود. در قسمتهای تیره، نقطههای ترام بزرگتر شده و میزان سیاهی افزایش مییابد؛ بنابراین میتوان گفت که درصد ترام به میزان سیاهی در هر بخش از تصویر بستگی دارد.
شیب یا زاویه ترام
در سیستم چاپ چهار رنگ (CMYK) برای ایجاد تصویر رنگی، رنگها رویهم قرار نمیگیرند بلکه از کنار هم قرار گرفتن ترامها با درصد رنگی مشخص تصویر رنگی ساخته میشود. اگر زاویه قرارگیری ترام رنگها یکسان باشد، تصویر ایجادشده زیبایی کاملی نخواهد داشت و برای اینکه تصویر بهتری ایجاد شود باید ترامهای رنگی در زوایای مختلفی باهم همنشینی داشته باشند بنابراین علاوه بر تراکم و تعداد خطوط ترام، زاویه ترام نیز در وضوح تصویر چاپی تأثیرگذار است. هافتونها در یک تصویر سیاهوسفید با زاویه 45 درجه و در تصویر رنگی در زوایای مختلف کنار هم قرار میگیرند. هر یک از نقاط رنگی، با چرخش، بخشی از یک دایره را تشکیل میدهند. زوایای پیشفرض بهوسیله پرینتر که برای کار انتخابشده تعیین میشود. در سیستم چاپ افست و بسیاری از چاپ های دیگر زوایای استاندارد بهصورت C=15° M=75° Y=0° K=45° در نظر گرفتهشده است. دقت در زاویه دادن به ترامها حائز اهمیت است. رنگ مشکی به این دلیل که بیشتر از سایر رنگها دیده میشود در زاویه 45 درجه قرار دارد زیرا زاویه 45 درجه کمتر دیده میشود و برعکس زاویه 0 درجه بیشتر در معرض دید است؛ بنابراین ترامهای رنگ زرد که به دلیل اختلاف رنگ کمتر با زمینه سفید کاغذ کمتر دیده میشود در زاویه 0 درجه قرار میگیرد.
شکل ترام
ترامها در شکلهای متفاوت مانند دایره، بیضی، مربع، لوزی، لانهزنبوری، فانتزی و غیره وجود دارند؛ اما همه آنها برای هر نوع چاپی مناسب نیستند. در چاپ افست، معمولاً از ترام مربع شکل به این دلیل که دید بهتری ایجاد میکند، استفاده میشود. ترامهای بیضی نیز ظرافت بیشتری به تصویر میدهند. برای چاپ تصاویری که دقت بیشتری نیاز دارند مانند چاپ چهره، از ترام بیضی استفاده میشود. سایر شکلهای ترام معمولاً در چاپ هلیوگراور و … کاربرد دارند. در چاپ افست ترام در نقاط تاریک درشتتر و در نقاط روشن ریز تر است؛ اما در چاپ هلیوگراور اندازه ترامها در همه جای سیلندر یکی است و تاریک و روشنی طرح با تغییر در میزان گودی ایجاد میشود؛ بنابراین شکل ترام در چاپ های گوناگون، متفاوت است.
ترام FM (Frequency Modulation)(ترام گذاری بهتناسب فراوانی نقاط)
این نوع ترام بسیار ظریفتر از ترامهای معمولی رایج میباشد. در این مدل ترام زاویه برای رنگهای مختلف، به آن صورت که برای ترام های رایج در نظر میگیرند وجود ندارد و ترام گذاری بهصورت تصادفی و با تغییر فاصله نقاط از هم بدون آنکه اندازه نقاط تغییر کند به وجود میآید. در این مدل ترام گذاری، چنانچه مشکل انطباق نادرست چندرنگ رویهم را داشته باشیم، کار چاپی با مشکل کمتری روبرو خواهد شد و سرعت چاپ نیز بیشتر میشود؛ اما چیزی که استفاده از اف ام را بیشتر به چاپ دیجیتال و پلیت ستر منحصر کرده است، ظرافت و نزدیک شدن نقاط در ناحیه تنهای میانی است که با تغییرات کمی در شرایط انتقال مرکب، چاپ با مشکل مواجه میشود.
ترام MA (Amplitude Modulation)(ترام گذاری بهتناسب اندازه نقاط)
در این نوع ترام که استفاده از آن رایج و متداول است، نقاط با فاصله یکسان از هم قرار میگیرند و تنها اندازه آنها بر اساس ارزش رنگی تغییر میکند. به علت وجود فواصل مساوی در این نوع ترام گذاری رنگهای مختلف تصویر به زاویههای مختلف تقسیم میشود. این نوع ترام گذاری نسبت به مدل اف ام وضوح کمتری به تصویر میدهد اما راحتی استفاده از آن در مراحل تهیه فیلم، زینک و چاپ باعث شده که رواج زیادی داشته باشد. وجود نقاط با اندازه مساوی در ترام FM باعث میشود این مدل ترام در فاصله تنهای میانی زودتر دچار مشکل شود. از همین رو بهترین حالت میتواند ترکیبی از دو ترام اف ام و ای ام باشد که باهم پوشانی مشکلات هر دو، نتیجه بهتری به دست بیاید. در این الگو مناطق روشن شبیه به الگوی اف ام خواهد بود و بین دو ناحیه در الگوی ای ام حل خواهد شد.
تأثیر کیفیت کاغذ بر ترام تصویر
روش چاپ و نوع کاغذ مورد استفاده در اندازه و تراکم ترام تأثیر دارد. تعداد خطهای ترام در هر اینچ کیفیت و وضوح چاپ را مشخص میکند. تراکم خطوط ترام با مفهوم LPI (تعداد خط در هر اینچ) بیان میشود. واضح است که هر چه تعداد خطوط در اینچ بیشتر باشد کیفیت تصویر بالاتر است. کیفیت ورق چاپ در انتخاب ترام تأثیر دارد. ورق چاپی با ســطح زبرتر به خطــوط ترام کمتر (حــدود ۴۵ خط بر سانتیمتر) و ورق چاپی با ســطح ظریف و باکیفیت به ترام بیشتر (حدود ۶۵ خط بر سانتیمتر) نیاز دارد. ترامهای بزرگ برای کاغذهای باکیفیت پایین با بافت درشت مانند کاغذ روزنامه مورداستفاده قرار میگیرد و ترام های ظریف برای کاغذهای باکیفیت بالا مانند کاغذهای گلاسه یا فتوگلاسه استفاده میشود. برای کاغذهای روزنامه اندازه LPI بین 65-85 برای کاغذهای مجله که دارای عکس باکیفیت بالا هستند عدد LPI بین 133-150 است. برای آمادهسازی یک کار جهت چاپ نهایی، میزان وضوح تصویر (PPI) 1.5 تا 2 برابر عدد LPI نهایی در نظر گرفته می شود. برای مثال یک تصویر با LPI150 باید با رزولوشن PPI 300 در مرحله طراحی اندازه شود. اگر تصویر با LPI120 پرینت شود، PPI آن باید به اندازه 150-240 تنظیم شود. این یک قانون ساده است تا در مرحله طراحی، وضوح تصویر با وضوح مورد نیاز برای چاپ کنترل شود.